همه چیز از یه شب جمعه شروع شد. خسته، بی حوصله و راستش یه کم هم سرخورده بودم!
چند تا معامله ی پشت سر هم با ضرر بسته بودم و داشتم به این فکر می کردم که شاید اصلا ترید برای من مناسب نیست.
اما در عین حال، یه چیزی ته ذهنم قلقلکم می داد. آن تحلیل هفته پیش روی طلا، که داخل سیگنال360 دیده بودم، مدام جلوی چشمم بود. یه ساختار ساده ولی دقیق از رفتار قیمت و منطقه لیکوئیدیتی. اولش زیاد جدی نگرفتم، ولی اون شب انگار تصویرش برام شفاف تر شده بود.
نشستم پای چارت. ساعت نزدیک ۹ شب بود. بازار آروم نشان می داد ولی رفتار کندل ها یه جور خاصی بود... انگار چیزی تو دلشون پنهان کرده بودند. دقیق تر که نگاه کردم، دیدم آن ناحیه حمایتی که چند بار تست شده بود، داره دوباره لمس میشه؛ ولی این بار، بدون قدرت خریدار.
پایین ناحیه هم پر بود از استاپ ها... همون چیزی که توی تحلیل اون هفته بهش اشاره شده بود.
یه لحظه ایستادم. یادم افتاد به جمله ای که زیر یکی از پست های ردپای تریدر توی سایت خونده بودم:
" ما ترید نمی کنیم که بُرد داشته باشیم، ما ترید می کنیم تا درست فکر کنیم."
احساس کردم نوبت منه که درست فکر کنم.
با دقت وارد معامله شدم. حجم پوزیشنم از همیشه بیشتر بود، اما نه از روی هیجان بلکه از روی قطعیت. سه کندل بعد، قیمت شروع کرد به ریزش. اول ۳۰ دلار، بعد ۵۰ دلار، بعد ۸۵ دلار. قلبم داشت تو سینه می کوبید!
ولی این بار تصمیم گرفتم بمونم. هدف، محدوده ای بود که تو تحلیل مشخص شده بود؛ حدود ۱۰۰ پیپ پایین تر.
تا نزدیک صبح، پوزیشنم به حدود ۴۰۰ دلار سود رسید. اولین سود درشت من. شیرین ترین سودی که تا اون لحظه دیده بودم. واقعا حس می کردم دنیا رو گرفتم. باورم نمی شد که این همون منم که هفته پیش دنبال بستن ضررهاش بود.
مطلب مرتبط:
♦ بهترین ساعات شبانه روز برای استفاده از سیگنال های معاملاتی
اما غرور، آروم و بی صدا آمد... و من متوجهش نشدم.
بدون این که حتی چای سرد شده کنارم رو بخورم، یه معامله دیگه باز کردم. این بار نه بر اساس تحلیل، نه بر اساس ساختار، فقط چون با خودم گفتم "حالا که این طوری شد، بیا اینم بگیریم!"
و خب، این یکی، دقیقا همون اشتباهی بود که نزدیک بود همه چیز رو نابود کنه.
یه پوزیشن عجولانه روی جفت ارزی که حتی درست تحلیلش نکرده بودم. استاپ لاس هم نذاشتم. اصلا نمی دونم چرا!!! شاید چون حس کردم کنترل کامل دارم.
ولی دو ساعت بعد، وقتی نصف سودم دود شد، تازه فهمیدم دارم از مسیر پرت می شم.
اون شب نشستم و یه یادداشت برای خودم نوشتم. نه توی دفترچه، نه توی فایل که توی ذهنم. نوشتم:
سود واقعی فقط عدد نیست. سودی واقعی هست که حفظش کنی، ازش یاد بگیری و بذاری یه پله بشه، نه یه پرتگاه...
و مهم تر از اون، فهمیدم موفقیت من از جایی شروع شد که به تحلیل و ساختار پایبند بودم. اون موقع که از یه الگوی ساده، که توی سیگنال360 دیده بودم، مسیر رو پیدا کردم. و هر وقت از اون نظم جدا شدم، افتادم تو چاه غرور!
از اون شب به بعد، دیگه هیچ وقت معامله بدون استاپ نمی زنم. دیگه هیچ تحلیلی رو "بدیهی" نمی گیرم. و هر بار که سود خوبی می کنم، اولین کاری که می کنم اینه که چرایی اون موفقیت رو دقیق بررسی می کنم. چون اون "ردپا"، ارزشمنده. حتی وقتی گم می شی، ردپات راه برگشت رو نشونت می ده.
تجربه به اشتراک گذاشته شده توسط: Ehsan.XAU (عاشق طلا و اشتباهات شیرینش)
هر تریدر داستانی برای گفتن دارد. اگر تو هم دوست داری سرنوشت دیگران در دنیای ترید را کشف کنی، اینجا کلیک کن.
انتهای مقاله/ داستان جذاب اولین سود بزرگم (و اشتباهی که نزدیک بود نابودش کند)
آیا آمادهاید تا سیگنال های معاملاتی را به کار بگیرید؟ با عضویت در سیگنال 360، به سیگنال های تخصصی فارکس و ارز دیجیتال دسترسی پیدا کرده و از بهترین فرصت های معاملاتی استفاده کنید. حساب خود را امروز ایجاد کنید و از مزایای استراتژی های دقیق معاملاتی بهرهمند شوید.
سیگنال 360؛ مرجع تخصصی سیگنال های معاملاتی برای موفقیت در بازارهای مالی
© همه حقوق این سایت برای Signal360.Vip محفوظ است