اولین باری که ریسک به ریوارد را جدی گرفتم

تازه ‌کار بودم، اما فکر می ‌کردم همه ‌چیز رو بلدم!

اگر کسی چند سال پیش ازم می ‌پرسید که "ریسک به ریوارد یعنی چی؟"، احتمالا یه چیزی تو مایه ‌های درصد برد یا نسبت سود به ضرر می ‌گفتم؛ اما واقعیت اینه که هیچ ‌وقت عمق ماجرا رو درک نکرده بودم. به نظرم یه چیز تئوریک بود که بیشتر تو کتابها کاربرد داشت تا دنیای واقعی ترید.


اون زمان تازه با دنیای بازارهای مالی آشنا شده بودم. هر چی می ‌خوندم و می ‌دیدم، درباره استراتژی و اندیکاتور و پرایس ‌اکشن و هزار تا چیز دیگه بود. اما کسی نیومده بود خیلی ساده بهم بگه:

"اگر ریسک به ریواردت درست نباشه، حتی اگر نصف تریدهات هم موفق باشه، باز هم بازنده ی بازی تویی!"

 

 

 

◊ ترید معروف و عطسه ی بازار

اولین ترید جدی تون رو یادتونه؟ همون معامله ‌ای که آدم فکر می ‌کنه قراره دنیا رو فتح کنه؟ منم دقیقا اون ‌جا بودم. با یه استراتژی که از یوتیوب پیدا کرده بودم، یه سیگنال گرفتم و وارد معامله شدم. حد ضرر رو خیلی نزدیک گذاشتم که مثلا ریسک نکنم. ولی تارگتم اونقدر کوچیک بود که با یه تکون معمولی بازار باید به سود می ‌رسیدم!

اما برخلاف انتظارم، بازار نفس نکشید. فقط عطسه کرد، تغییر مسیر داد و استاپم خورد!

 

 


◊ چیزی که در هیچ آموزش رایگانی ندیده بودم

اون لحظه حرص نخوردم چون می ‌دانستم باخت هم جزئی از بازیه. ولی نکته این بود که وقتی چند تا از این تریدها کنار هم قرار گرفتن، دیدم عملا با یه سری معامله که سودشون کوچیکه و ضررشون بزرگ، دارم خودمو نابود می ‌کنم.

تا اینکه یه شب اتفاقی تو یه کانال تلگرامی مطلبی درباره ریسک به ریوارد دیدم. نویسنده ‌اش یه مثال خیلی ساده و ملموس ‌زده بود. می گفت:


ترید کردن مثل رانندگی در اتوبان پرسرعت هست!

تصور کن پشت فرمون یه ماشین اسپورت نشستی، توی یه اتوبان با کلی خروجی، تابلو و پیچ‌ های تند. این ماشین، سرمایه ‌ی توئه. فرمونش استراتژیته. پدال گاز احساسات و ترمز آن مدیریت ریسکت هست.

اگه بدون نقشه (استراتژی) وارد این اتوبان بشی، با اولین پیچ یا خروجی اشتباه از مسیر خارج می ‌شی، یا بدتر، تصادف می ‌کنی. بعضی‌ از راننده ‌ها با سرعت زیاد حرکت می‌ کنن و فکر می ‌کنن همیشه می ‌تونن سریع‌ تر برن و جلو بیفتن، اما اونایی که نقشه دارن، سرعتشون رو با شرایط تطبیق میدن، از تابلوها کمک می ‌گیرن و به مقصد می ‌رسن.

توی بازار هم همینه؛ همه دارن حرکت می ‌کنن، بعضیا هیجان‌ زده‌ ان، بعضیا محتاط. فقط اونایی که بلد باشن چطور با ابزاراشون کار کنن، می ‌تونن سالم و موفق به مقصدی که براش برنامه ریزی کردن، برسن.  


اون مثال مثل پتکی به ذهنم خورد. از همان شب تصمیم گرفتم نگرشم رو نسبت به معاملات عوض کنم. ذهنم عادت کرده بود به گرفتن تارگت ‌های کوچک برای سود سریع. ولی کم‌کم یاد گرفتم که هر معامله مثل حرکت در اتوبان هست. قبل از اینکه قدم بردارم باید حساب کنم که چقدر ریسک داره و اگر همه چیز طبق برنامه پیش بره، چه سودی نصیبم میشه؟

 

 

 

◊ اولین تغییر، سخت ‌ترین هست

شروع کردم به بررسی و طراحی دوباره استاپ و تارگت‌ هام. تمرین کردم که همیشه حداقل یه نسبت ۱ به ۲ داشته باشم؛ یعنی اگر قراره ۱۰ دلار ریسک کنم، دنبال ۲۰ دلار سود باشم.

حتی وقتی دو یا سه ترید پشت سر هم باخت می‌ خوردم، به خودم می ‌گفتم:

"اشکالی نداره، چون فقط کافیه یکی از تریدهای بعدی به تارگت برسه تا همه‌ چی جبران بشه."

 

 

 

◊ جایی که با یه سیگنال، ضررم رو جبران کردم

یه بخشی از این تغییر نگرش رو مدیون تیم سیگنال ۳۶۰ هستم. اون ‌جا اولین بار سیگنال ‌هایی دیدم که قبل از ورود به معامله، نسبت ریسک به ریواردشون حساب شده بود. نه ‌تنها تارگت ‌ها دقیق بودن، بلکه استاپ ‌لاس‌ ها هم منطقی تنظیم شده بودن.

یادمه یه بار از بین چند تا سیگنال، یکی رو انتخاب کردم که نسبت ۱ به ۳ داشت. با خودم گفتم شاید احتمال موفقیتش پایین‌ تر باشه، ولی اگه بخوره، ارزشش رو داره. و البته خورد!

همون یه معامله، ضرر دو ترید قبلی رو کامل جبران کرد؛ حتی با سود اضافه.

 

 

 

◊ قانون اولم قبل از هر معامله: ریسک به ریوارد؛ فقط یه عدد نیست

اون لحظه بود که برای اولین بار، ریسک به ریوارد برام بامعنا شد. دیگه صرفا یک عدد در تئوری نبود. تبدیل به یه فلسفه و قاعده طلایی در دنیای معامله‌ گریم شد.

از اون به بعد، هر وقت می ‌خوام وارد یه معامله بشم، اول از خودم می ‌پرسم:

"اگر ضرر کنم، چقدر از دست میدم؟ و اگه درست پیش بره، چه مقدار سود نصیبم میشه؟"

اگه جواب این سؤال، نسبت خوبی نشون نده، وارد معامله نمی‌ شم. حتی اگه اون سیگنال، به ظاهر یکی از بهترین موقعیت ‌های معاملاتی عمرم باشه!

 

 


◊ کلام آخر: جایی که ترید تبدیل شد به تصمیم

خیلیا فکر می‌ کنن ریسک به ریوارد یه مفهوم خشک و مربوط به ریاضیات هست. اما برای من، این نسبت مرز بین یه تریدر احساسی و یه معامله ‌گر منطقی هست. اون لحظه ای که فهمیدم باید قبل از هر قدم، حساب دقیقی از باخت و دستاورد داشته باشم، تبدیل به نقطه عطفی در مسیر معاملاتی من شد.

این داستان، ردپای من بود… همون جایی که ترید کردنم از یه بازی تصادفی، به یک تصمیم حساب ‌شده و پرمعنی تبدیل شد.

 


تجربه به اشتراک گذاشته شده توسط: ArashProfit (اتوبان سود در دنیای ترید)

 

هر تریدر داستانی برای گفتن دارد. اگر تو هم دوست داری سرنوشت دیگران در دنیای ترید را کشف کنی، اینجا کلیک کن.


انتهای مقاله/ اولین باری که ریسک به ریوارد را جدی گرفتم

آیا آماده‌اید تا سیگنال ‌های معاملاتی را به کار بگیرید؟ با عضویت در سیگنال 360، به سیگنال ‌های تخصصی فارکس و ارز دیجیتال دسترسی پیدا کرده و از بهترین فرصت‌ های معاملاتی استفاده کنید. حساب خود را امروز ایجاد کنید و از مزایای استراتژی‌ های دقیق معاملاتی بهره‌مند شوید.

سیگنال 360؛ مرجع تخصصی سیگنال های معاملاتی برای موفقیت در بازارهای مالی



آخرین تاریخ به‌روزرسانی: 1404/1/23

درباره Signal360